اندوهت را به برگها بسپار!
واپسین روزهای پاییزت بخیر، دوست چهارفصل من!
یلدایت پر از مهربانی
باور به نور و روشنایی است که شام تیره از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه می دهد
یلداتون مبارک
اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه
برایت هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم
عمرتان طولانی ، قلبتان آفتابی !
کاش می شد
برای ِ یک شب هم که شده
هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم ِ توست !
یلدا مبارک
یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت
یــــلدات مبــــارک رفــــیق !
عمق چشم هایت ، قصه هزار و یک شب یلدا است
تمام نمی شود هر چه می خوانم …
اوج زیبایی شب یلدا بوسه زدن بر دستان پدران خسته
و گونه مادران شکسته ایست
که با لبخند شیرینشان بهاری سرسبز را برایمان آرزو دارند
یلدایتان سراسر بهاری باد
از میان تمام میوه ها به یاد تو انار برمیدارم
آخه تو مثل اناری
خودت یه دونه
خوبیات هزار دونه
یلدا تبریک
سفیدی برف را برای روحت
سرخی انار را برای قلبت
شیرینی هندوانه را برای عشقت
و بلندی یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم
پیشاپیش یلدا مبارک
گر سهم من از تو تنها یک شب است
یلدا شبی بیا …
بگذار این کوتاهترین داشتن در بلندترین شب باشد
یادمه همین یلدا بود
که ترشی انار با بوسه تو شیرین می شد
کاش معرفت بعضیا مثل شب یلدا بلند بود …
یلدا مبارک با معرفت
کاش یلدای بعد
منتقم خون خدا آمده باشد
یلدای حسینتیان گرامی …
دستانت را دور گردنم حلقه کن
این دوست داشتنی ترین شال گردن سال های سرد من است
یلدات مبارک
دو قدم مانده به رقصیدن برف
یک نفس مانده به سرما و به یخ
چشم در چشم زمستانی دگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما
شب یلدا مبارک
کاش میشد برای یک شب هم که شده هندوانه باشم
همان قسمتش که سهم توست!
یلدا مبارک
تو دلداری چو من دیوونه داری
تو مجنونی چو من بی خونه داری
شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست
اگه تو یخچالت هندونه داری
بدو که روز کوتاهه پائیز آخر راهه
هندونه رو آوردی؟ جوجه هاتو شمردی ؟
زمستون میشه فردا مبارک باشه یلدا
همه لحظه های پایانی پاییزت
پر از خش خش آرزوهای قشنگ …
یلدا مبارک
در آغاز زمستان هرگز زمستانی مباد بهار آرزوهایت
یلدا مبارک
تو خوبی!
تو بهترینی!
تو تکی!
تو جذابی!
تو …
اینم از هندونه های شب یلدا بذار یخچال خنک شه
آری امشب شب یلدا است
شب فال ، شب عشق ، شب هندوانه
چیزی به یادم نمی آید
جز اینکه امشب شب تنهایی من است
یلدایت مبارک
من بلندای شب یلدا را
تا خود صبح شکیبا بودم
شب شوریده ی بی فردا را
با خیال تو به فردا کردم
چه شبی بود !؟
عجب زجری بود !؟
غم آن شب که شب یلدا بود
شب یلدای من آغاز شد
نه سرخی انار ، نه لبخند پسته و نه شیرینی هندوانه
بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست
بی من یلدایت مبارک
سهم من از شب یلدا شاید
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
شب یلداست
دلم در خواب پروانه شدن بود
ولی افسوس دلم در اوج رفتن رو به شمعی سوخت
و من نالان کنار سفره ای از عشق خالی
شبی مایوس و سرگردان دارم امشب
شب یلدا شد و رفتی و از غم خوانده ام
از این هجرت به آن شب گیسوان افشانده ام
گذشت اما هزاران شب از آن هجران و من
اسیر آن شب یلدای جانسوز مانده ام
باور به نور و روشنایی است
که شام تیره از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدایتان مبارک